گیلان من

گیلان من

آشنایی با فرهنگ و رسم و رسومات گیلان
گیلان من

گیلان من

آشنایی با فرهنگ و رسم و رسومات گیلان

قوم کاس (گیلک)- قسمت سوم

بر پایه های گزارش های مورخان پیشین و پژوهش های محققان و باستان شناسان دوره ی معاصر، کاس ها از قدی می ترین اقوام شناخته شده پیش از آریائیان در فلات ایران به شمار می روند، پس از قرن ها زندگی در نواحی ساحلی و کوهستانی کرانه ی شرقی، غربی و جنوبی دریای کاسپی به دلایلی چون افزایش جمعیت و تراکم جمعیت و یا فشار اقوام مهاجر، ناگزیر به طرف سرزمین های جدید حرکت کردند. در همین راستا، گروهی از آنان که کاس پی خوانده می شدند، با پشت سر گذاشتن سرزمین های شمالی البرز، به سوی دامنه های جنوبی البرز سرازیر شدند و در آن سرزمین ها جای گرفتند و گروهی دیگر که کاس سی نام گرفتند با گذشتن از کوهستان های شمال ایران، وارد غرب ایران شدند و بر خاور و باختر رشته کوه های زاگرس چیرگی یافتند. گروهی از اینان پس از چندی، به دلیل تداوم موج های مهاجرت و فشار اقوام تازه وارد، ضمن برجای گذاشتن آثاری از تمدن خود در دره های زاگرس، در جلگه ی میان رودان نفوذ کردند و با تشکیل دولتی نیرومند(سومر) از سال ۱۷۴۷ تا ۱۱۷۱ پیش از میلاد در این بخش از آسیا فرمان راندند. استرابون، جغرافی دان و وقایع نگار مشهور یونان باستان خاستگاه کاس سی های باختر ایران را جنوب رود ارس و کنار دریای کاسپی معرفی می کنند و آنان را مهاجرانی می دانند که از کنار آن دریا به زاگرس و میان رودان راه یافتند. وی در نوشته هایش مسیر مهاجرت کاس سی ها را که در یادداشت های تاریخی با نام های مختلف یاد شده اند – از دریاکناران به زاگرس (نواحی کردستان، کرمان شاهان، لرستان) و میان رودان دانسته است. بارتولد خاور شناس معروف روسی بر این باور است که کاسپیان همان کاسیان هستند که زندگی در سواحل دریای کاسپی را به کوهستان های باختر ایراان ترجیح دادند و به همراه سایر تیره ای از کاسی هایی (کاسیت ها) به شمار می آورد که در باختر ایران از قدرت و نفوذ فراوانی برخوردار شدند. برخی از مورخان دنیای باستان مانند پلین این نام را به تمام قبایل و اقوام ساکن سواحل جنوبی دریای کاسپین که یک گروه زبانی مشترک را در مقابل گروه زبان مادی تشکیل می دادند، اطلاق می کند. بعی از محققان نژاد و زبان کاس ها را هندواروپایی دانسته اند، از جمله دکتر مشکور نوشته است:

به قول استرابون، کاسی ها از ماد و کنار دریای کاسپی به حوالی لرستان آمده بودند… از بررسی نام های خدایان و شاهان آن ها معلوم می شود که زبان ایشان با زبان مردم قفقاز یک ریشه داشته و شباهت زیادی به زبان هندواروپایی دارد. بنابر این میتوان تصور کرد که آنان چون ماد ها از نژاد آریایی بودند که پیش از قوم ماد و پارس به این منطقه آمده بودن” البته درا ین نوشته پارت ها جاگذاشه شدند. ولی امروزه معلوم شده که آریایئها از سمت شرق ایران وارد شده اند. آن دسته از آریایی هایی که از قفقاز جداگانه به فلات ایران و منطقه گیلان آمده اند سیت ها یا همان سکاها بودند که در آینده درباره آن ها بحث خواهد شد.

.......................................................................................

برای آشنایی با کتب جدید با تخفیف ویژه اینجا کلیک نمائید.

.......................................................................................

قوم کاس (گیلک)- قسمت دوم

نام قوم کاس در هیچ یک از اسناد و کتیبه های هخامنشی نیامده است، اما هرودوت، تاریخ نویس دوره ی باستان در فهرست مالیاتی ای که از ایران تهیه کرده است، ضمن شرح استان یازدهم، از کاسپی ها! نیز نام می برد.(البته این در حالی است که خود داریوش در کتیبه اش از این قوم به عنوان تابع نام نمی برد که هردوت که مخصوصا ارقام فوق العاده دقیق تاریخی ارائه می دهد از قبیل لشگرکشی ۵ میلیونی خشایار شاه چیزی می نویسد که خود شاه هم ننوشت! زیرا همواره در طول تاریخ تا قبل از شاه عباس صفوی حکومت گیلان حکومتی کم وبیش مستقل بوده است پس می توان ۹۹% به درستی مطلب شک کرد) به نوشته ی هرودوت، آنان سالیانه ۲۰۰ تالان معادل ۵۳۰۰ کیلوگرم نقره به دولت هخامنشی پراخت می کردند. هم چنین در بند های ۶۷ و ۶۸ کتاب هفتم تاریخ هرودوت، از کاسیان به عنوان گروه های مسلحی به خشایار شاه در ارتش ۵ میلیون نفری اش! کمک می کرده اند. البته من فکر می کنم که در آن دوران هرودوت نمی دانست می تواند از واحدی به نام میلیارد هم استفاده کند، وگرنه

در زمان یورش اسکندر به ایران، کاسی ها در برابر سپاه یونانی و مقدونی مقاومت زیادی نشان دادند و اسکندر نتوانست سرزمین آنان را فتح کند و برآنان پیروز شود. از دوره ی اشکانیان نام کاس پی ها و کاس سی ها به مرور فراموشی سپرده شد، به گونه ای که در آستانه ی پیدایش مسیحیت دیگر در منابع تاریخی از آنان یادی نشده است. به نظر می رسد این قوم پیش از تاریخ – که نامش در ادوار تاریخی در ردیف نام اقوامی آمده است که در جنگ ها در سپاه شاهنشاهان ایران حضور می یافتند – با پیش آدن حوادث تازه در فلات ایران، اقوام بومی و ایرانی مستحیل شده اند، هر چه امروز نامشان در گیلان و مازندران و سایر نقاط ایران در اعلام جغرافیایی باقی مانده است، مانند نام واژه های کاسان، کاسی سرا، کاس احمدان در قسمت غربی گیلان. هم چنین به جز دریای کاسپی که در نقشه های جهانی به این نام معروف است، کوه قفقاز (کوه کاس) و شهر قزوین(کاسپین) . کاشان نام خود را از قوم کاس گرفته اند. این نام واژه ها از جمله شواهد سکونت کاس ها در دوسوی البرز در زمان های دور هستند.

...................................................................................

برای آشنایی با کتب جدید اینجا کلیک نمائید.

...................................................................................

قوم کاس (گیلک)- قسمت اول

یکی از معروفترین و قدیمی ترین اقوامی که به عنوان ساکنان گیلان معرفی شده اند، قوم کاس است که از دو تیره ی کاس پی و کاس سی تشکیل می شد. پی به معنای رود یا آب است و کاس پی یعنی کاسی های ساحل نشین و سی هم به معنای سنگ و کوه است و به کاس سی یعنی کاسی های کوه نشین. اسنان که از پیش از حمله آریائیان به فلات ایران، از آوازه و قدرت زیادی برخوردار بودند، نه تنها گیلان، بلکه چنان که در نقشه مشرق قدیم تشان داده شده است در کناره ی غرب دیای کاسپی از محل تلاقی رود کرا و ارس تا جنوب و جنوب غربی این دریا می زیستند.

نام این قوم در منابع تاریخی به صورت های کوشائیو، کوسایی، کیس سی، کوس سی و کاس سی ثبت شده است. دانشمندانی مانند هنری فیلد، ارنست هرتسفلد و سر آرتر کیث بر این باورند که کاسپیان در هزاره ی چهارم و پنجم پیش از میلاد کشاورز بودند و دانش کشاورزی را در کنار دریاکناران کاسپین و اطراف رود سند، جیحون، سیحون، دجله و فرات منتشر گردد. لازم به ذکر است که کاس ها به دلیل شهرت و اهمیت خود در دنیای باستان ، دریایی که اکنون با نام خ.ز.ر در ایران مشهور است و اقوام مختلفی در طول تاریخ در کنار آن زیسته اند را به نام خود ثبت کرده اند. غربی ها هنوز این نام را به نام کاس ها می شناسند و در منابع و نقشه های جغرافیایی این دریا را کاسپی (Caspian sea) می نامند. باری، گیرشمن درباره ی قدیمی ترین سندی که اشاره به نام کاس ها دارد، نوشته است:

قدیمی ترین مراجعی که در آن ها ذکر کاسیان به میان آمده است، متون مربوط به قرن بیست و چهارم پیش از میلاد است که متعلق به عهد پوزورو – اینشو شیشناک است. به نظر می رسد که آنان در طی هزاره ی سوم پیش از میلاد، این قوم از نسبتاَ بی اهمیت بوده است. آشوریان آنان را به نام کاسی می شناختند. این اسم به شکل کوسایوئی توسط استرابون یاد شده و او جای کاسیان را در ناحیه شرقی تر، در دربند های کاسپین، بالای تهران کنونی یاد می کند که جزوی از قلمرو گیلان بود. تصور می شود نام شهر قزوین نیز و هم چنین دربای خزر ممکن است حاکی از خاطره ی این قوم باشد...

................................................................................................

برای آشنایی با کتب جدید اینجا کلیک نمائید.

................................................................................................

ماسوله

شهر تاریخی و توریستی ماسوله، یکی از نقاط تاریخی، سرسبز و خوش آب و هوای شمال ایران با هوای مه آلود، تابستانهای خنک و زمستانهای پر برف است. ماسوله در جنوب غربی استان گیلان در بخش سردارجنگل فومن،۶۰ کیلومتری شهر رشت ۳۶ کیلومتری شهر فومن و ۲۰ کیلومتری شهر ماکلوان واقع است.

راه قدیمی ماسوله به خلخال که در گذشته شاهراه ارتباطی گیلان و آذربایجان بوده است با دخالت سازمان حفاظت از محیط زیست و پایگاه میراث فرهنگی ماسوله به منظور حفاظت از محیط زیست، طبیعت بکر و میراث معنوی ماسوله در چندین دهه گذشته امکان توسعه پیدا نکرده است.

زبان اصلی مردم ماسوله مانند زبان مردم غرب گیلان و جنوب جمهوری آذربایجان «زبان تالشی» است که از زبان‌های ایرانی شمال غربی محسوب میشود و با زبان آذری قدیم شباهت بسیاری دارد. و با زبان گیلکی(زبان اصلی مرکز و شرق گیلان) متفاوت است.دین مردم ماسوله اسلام و مذهبشان شیعه است.

این شهر طی شماره ۱۰۹۰ در فهرست آثار ملی به عنوان میراث فرهنگی و طبیعی به ثبت رسیده‌است. پس از ثبت ماسوله به عنوان میراث فرهنگی و طبیعی، اجازه ساخت و ساز و توسعه شهر توسط شهرداری ماسوله(تاسیس۱۳۱۱)، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان حفاظت از محیط زیست داده نشد و در نتیجه هزاران تن از اهالی ماسوله طی هفتاد سال گذشته در نقاط مختلف ایران به ویژه تهران مقیم شدند.

...........................................................................................

برای آشنایی با کتابهای جدید اینجا کلیک نمائید.

...........................................................................................


آشنایی با زیباترین منظره آبی (مرداب انزلی)

از جمله زیباترین مناظر آبی منطقه، تالاب بین‌المللی انزلی است. این تالاب محل تخم ریزی آبزیان و پناهگاه و مامن پرندگان بومی و مهاجر است. در داخل تالاب جزایر زیبایی وجود دارد و دو شهر زیبای بندرانزلی و آبکنار در ساحل آن قرار دارند. تالاب انزلی با وسعت ۱۸۰ تا ۲۰۰ کیلومتر مربع حکم تصفیه خانه را برای رودخانه هایی دارد که به دریای خزر می ریزد. این تالاب با بیش از ۱۰۰ گونه پرنده ۵۰ گونه ماهی صدها گونه موجودات گیاهی اکوسیستم کم نظیری دارد. تالاب انزلی از سال ۱۳۵۴ جزو تالاب های بین‌المللی تحت حفاظت شد و مهمترین منبع تکثیر و تولید ماهیان خاویاری و استخوانی دریای خزر است. تالاب بین‌المللی انزلی از سالیان دور همه ساله پذیرای مسافران بی شمار داخلی و جهانگردان خارجی است.

معروف ترین گیاه تالاب انزلی که شهرت جهانی دارد «لاله تالابی»است که تالاب را به این دلیل تالاب لاله مردابی می‌خوانند. تنوع زیستی بالای تالاب آن را برای مطالعه پرندگان مناسب کرده‌است.

حواصیلها، اردک سانان، مرغابی سانان کشیم بزرگ، کشیم سیاه گردن، یلوه کوچک، اکوسیستمو غیره از پرندگان این تالاب شمرده می‌شوند.


تالاب انزلی از جمله تالاب‌های بین‌المللی ثبت‌شده ایران است. این تالاب از نخستین تالاب‌های ثبت‌شده در معاهده رامسر در سال ۱۹۷۱ میلادی است.

مرداب انزلی از آن‌جایی که یک تالاب بین‌المللی ثبت شده است، هم‌اکنون در فهرست مونترآل قرار گرفته‌است. قرار گرفتن در این فهرست به معنای این است که «تالاب در حال خشک‌شدن است و به مراقبت نیاز دارد».

برای آشنایی با کتابهای جدید اینجا کلیک نمائید.