نام قوم کاس در هیچ یک از اسناد و کتیبه های هخامنشی نیامده است، اما هرودوت، تاریخ نویس دوره ی باستان در فهرست مالیاتی ای که از ایران تهیه کرده است، ضمن شرح استان یازدهم، از کاسپی ها! نیز نام می برد.(البته این در حالی است که خود داریوش در کتیبه اش از این قوم به عنوان تابع نام نمی برد که هردوت که مخصوصا ارقام فوق العاده دقیق تاریخی ارائه می دهد از قبیل لشگرکشی ۵ میلیونی خشایار شاه چیزی می نویسد که خود شاه هم ننوشت! زیرا همواره در طول تاریخ تا قبل از شاه عباس صفوی حکومت گیلان حکومتی کم وبیش مستقل بوده است پس می توان ۹۹% به درستی مطلب شک کرد) به نوشته ی هرودوت، آنان سالیانه ۲۰۰ تالان معادل ۵۳۰۰ کیلوگرم نقره به دولت هخامنشی پراخت می کردند. هم چنین در بند های ۶۷ و ۶۸ کتاب هفتم تاریخ هرودوت، از کاسیان به عنوان گروه های مسلحی به خشایار شاه در ارتش ۵ میلیون نفری اش! کمک می کرده اند. البته من فکر می کنم که در آن دوران هرودوت نمی دانست می تواند از واحدی به نام میلیارد هم استفاده کند، وگرنه…
در زمان یورش اسکندر به ایران، کاسی ها در برابر سپاه یونانی و مقدونی مقاومت زیادی نشان دادند و اسکندر نتوانست سرزمین آنان را فتح کند و برآنان پیروز شود. از دوره ی اشکانیان نام کاس پی ها و کاس سی ها به مرور فراموشی سپرده شد، به گونه ای که در آستانه ی پیدایش مسیحیت دیگر در منابع تاریخی از آنان یادی نشده است. به نظر می رسد این قوم پیش از تاریخ – که نامش در ادوار تاریخی در ردیف نام اقوامی آمده است که در جنگ ها در سپاه شاهنشاهان ایران حضور می یافتند – با پیش آدن حوادث تازه در فلات ایران، اقوام بومی و ایرانی مستحیل شده اند، هر چه امروز نامشان در گیلان و مازندران و سایر نقاط ایران در اعلام جغرافیایی باقی مانده است، مانند نام واژه های کاسان، کاسی سرا، کاس احمدان در قسمت غربی گیلان. هم چنین به جز دریای کاسپی که در نقشه های جهانی به این نام معروف است، کوه قفقاز (کوه کاس) و شهر قزوین(کاسپین) . کاشان نام خود را از قوم کاس گرفته اند. این نام واژه ها از جمله شواهد سکونت کاس ها در دوسوی البرز در زمان های دور هستند.
...................................................................................
برای آشنایی با کتب جدید اینجا کلیک نمائید.
...................................................................................
شهر تاریخی و توریستی ماسوله، یکی از نقاط تاریخی، سرسبز و خوش آب و هوای شمال ایران با هوای مه آلود، تابستانهای خنک و زمستانهای پر برف است. ماسوله در جنوب غربی استان گیلان در بخش سردارجنگل فومن،۶۰ کیلومتری شهر رشت ۳۶ کیلومتری شهر فومن و ۲۰ کیلومتری شهر ماکلوان واقع است.
راه قدیمی ماسوله به خلخال که در گذشته شاهراه ارتباطی گیلان و آذربایجان بوده است با دخالت سازمان حفاظت از محیط زیست و پایگاه میراث فرهنگی ماسوله به منظور حفاظت از محیط زیست، طبیعت بکر و میراث معنوی ماسوله در چندین دهه گذشته امکان توسعه پیدا نکرده است.
زبان اصلی مردم ماسوله مانند زبان مردم غرب گیلان و جنوب جمهوری آذربایجان «زبان تالشی» است که از زبانهای ایرانی شمال غربی محسوب میشود و با زبان آذری قدیم شباهت بسیاری دارد. و با زبان گیلکی(زبان اصلی مرکز و شرق گیلان) متفاوت است.دین مردم ماسوله اسلام و مذهبشان شیعه است.
این شهر طی شماره ۱۰۹۰ در فهرست آثار ملی به عنوان میراث فرهنگی و طبیعی به ثبت رسیدهاست. پس از ثبت ماسوله به عنوان میراث فرهنگی و طبیعی، اجازه ساخت و ساز و توسعه شهر توسط شهرداری ماسوله(تاسیس۱۳۱۱)، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان حفاظت از محیط زیست داده نشد و در نتیجه هزاران تن از اهالی ماسوله طی هفتاد سال گذشته در نقاط مختلف ایران به ویژه تهران مقیم شدند.
...........................................................................................
برای آشنایی با کتابهای جدید اینجا کلیک نمائید.
...........................................................................................
از جمله زیباترین مناظر آبی منطقه، تالاب بینالمللی انزلی است. این تالاب محل تخم ریزی آبزیان و پناهگاه و مامن پرندگان بومی و مهاجر است. در داخل تالاب جزایر زیبایی وجود دارد و دو شهر زیبای بندرانزلی و آبکنار در ساحل آن قرار دارند. تالاب انزلی با وسعت ۱۸۰ تا ۲۰۰ کیلومتر مربع حکم تصفیه خانه را برای رودخانه هایی دارد که به دریای خزر می ریزد. این تالاب با بیش از ۱۰۰ گونه پرنده ۵۰ گونه ماهی صدها گونه موجودات گیاهی اکوسیستم کم نظیری دارد. تالاب انزلی از سال ۱۳۵۴ جزو تالاب های بینالمللی تحت حفاظت شد و مهمترین منبع تکثیر و تولید ماهیان خاویاری و استخوانی دریای خزر است. تالاب بینالمللی انزلی از سالیان دور همه ساله پذیرای مسافران بی شمار داخلی و جهانگردان خارجی است.
معروف ترین گیاه تالاب انزلی که شهرت جهانی دارد «لاله تالابی»است که تالاب را به این دلیل تالاب لاله مردابی میخوانند. تنوع زیستی بالای تالاب آن را برای مطالعه پرندگان مناسب کردهاست.
حواصیلها، اردک سانان، مرغابی سانان کشیم بزرگ، کشیم سیاه گردن، یلوه کوچک، اکوسیستمو غیره از پرندگان این تالاب شمرده میشوند.
تالاب انزلی از جمله تالابهای بینالمللی ثبتشده ایران است. این تالاب از نخستین تالابهای ثبتشده در معاهده رامسر در سال ۱۹۷۱ میلادی است.
مرداب انزلی از آنجایی که یک تالاب بینالمللی ثبت شده است، هماکنون در فهرست مونترآل قرار گرفتهاست. قرار گرفتن در این فهرست به معنای این است که «تالاب در حال خشکشدن است و به مراقبت نیاز دارد».
برای آشنایی با کتابهای جدید اینجا کلیک نمائید.
برای کتاب تاریخ گیلان تالیف عبدالفتاح فومنی تاریخ گیلان (کتاب) را ببینید. برای کتاب ظهیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان را ببینید.
گیلان منطقهای تاریخی در حدود دلتای رود سفیدرود است که میهن مردم گیل در دوران باستان بود. به ساکنان ایرانی کنونی آن که به زبان گیلکی تکلم میکنند گیلک گفته میشود. سرزمین گیلان از نظر داشتن کتابهای تاریخی در وضعیت خوبی است و وقایع این خطه از سال ۸۸۰ قمری تاکنون به صورت نسبتاً مشروح و منظمی ثبت شدهاست. ساکنین این سرزمین خصوصاً دیلمیان تأثیرگذاری زیادی بر تاریخ همسایگانشان و حتی بر خلافت داشتند.
یافتههای باستان شناسی در گیلان نشان دهنده وجود تمدنهایی سه هزار ساله چون مارلیک و املش است که آثار باستانی خبر از خبرگی سازندگان و ثروتمندی مردمان این سرزمین میدهد. تا قرن هفتم پس از میلاد گیلان در حوزه نفوذ امپراطوریهای پی در پی هخامنشی، سلوکی، پارتی و ساسانی که بر ایران حکم میراندند قرار داشت.
در هجوم عربها دیلمیان مقاومت شدیدی در برابر اشغالگران عرب نشان دادند و گیلان به اشغال آنان در نیامد. دیلمیان پذیرش اسلام را با مذهب تشیع آغاز کردند و از فرق شیعه، مذهب زیدیه، اولین و پرطرفدارترین آنان در گیلان بود.
گیلان به دو بخش دو سوی سفیدرود به نامهای بیه پیش و بیه پس تقسیم شدهاست. مناطق عمده حاکمان خودشان را داشتند که اغلب در حال جنگ با همدیگر بودند اما با هم همکاری میکردند تا از نزدیکی به قدرتهای خارجی دوری کنند. کوههای بلند با گذرگاههای باریک پرپیچ و خم، جنگلهای غیر قابل تسخیر، بارانهای فراوان، و اقلیم نامناسب آن، فاتحان قدرتمند را به اعمال خراج قانع میکرد و از فکر حمله باز میداشت. بنابراین گیلان تا زمانی که میتوانست حکومتی خودمختار بماند، منطقهای مطلوب پناهندگان سیاسی بود. در قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی، دو سلسله کیایی و اسحاقوندی بر دو بخش گیلان حکومت میکردند که با حمله صفویان برچیده شدند.
در قرن هیجدهم گیلان به مدت دوازده سال توسط روسیه اشغال شد. در قرن نوزدهم افزایش تجارت خارجی و توسعه سریع حمل و نقل در خزر و سیل مسافر و بار در راه ترانزیتی تهران-انزلی گیلان را به مدار اقتصاد نوظهور جهانی و قدرت مرکزی آورد و گیلان با تبدیل شدن به مرکز تماس سیاسی اقتصادی و اجتماعی با غرب در واپسین دهههای قرن نوزده، تبدیل به میدانی برای شماری از جنبشهای شورشی مهم رادیکال در دوره ۱۹۰۵ تا ۱۹۲۱ تبدیل شد. گیلانیان نقشی اساسی در پیروزی انقلاب مشروطیت و اعاده مشروطیت پس از استبداد صغیر داشتند و با فتح تهران، محمد علی شاه را برکنار کردند. نهضت جنگل گیلان منجر به تأسیس جمهوری شورایی گیلان، به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی شد که اولین و تنها حکومت سوسیالیستی در ایران بودهاست.
......................................................................................
برای آشنایی با کتابهای تاریخی اینجا کلیک کنید.
......................................................................................